اولین مناطره عالم هستی بین خدا با شیطان 2
شرح مختصراین مناظره
آرى! بدترین بلاى جان انسان نیز همین کبر و غرور است که او را از درک حقایق محروم مىسازد، و به تمرد و سرکشى وامىدارد، و از صف مؤمنان که صف بندگان مطیع خداست بیرون مىافکند، و در صف کافران که صف یاغیان و طاغیان است قرار مىدهد.
مهم این است که انسان هنگامى که از اعمال زشت خود نتیجه شومى مىگیرد بیدار شود، و به فکر جبران بیفتد، اما چیزى خطرناکتر از آن نیست که همچنان بر مرکب غرور و لجاج سوار گردد، و به مسیر خود به سوى پرتگاه ادامه دهد و این همان سرنوشت شومى بود که دامن «ابلیس» را گرفت اینجا بود که «حسد» تبدیل به «کینه» شد، کینهاى سخت و ریشهدار.
در حقیقت ابلیس مىخواست تا آخرین فرصت ممکن به اغواى فرزندان آدم بپردازد، چرا که روز رستاخیز پایان دوران تکلیف است، و دیگر وسوسه و اغوا مفهومى ندارد، علاوه بر این با این درخواست مرگ را از خود دور کند، و تا قیامت زنده بماند، هر چند همه جهانیان از دنیا بروند.
در اینجا مشیّت الهى اقتضا نمود که این خواسته ابلیس برآورده شود، اما نه بطور مطلق، که به صورت مشروط،
اینجا بود که ابلیس مکنون خاطر خود را آشکار ساخت، و هدف نهائیش را از تقاضاى عمر جاویدان نشان داد، و سوگند به «عزت» نشان مىدهد که او نهایت پافشارى را در تصمیم خویش داشته و دارد، و تا آخرین نفس بر سر گفتار خود ایستاده است.
ولى متوجه این واقعیت بود که گروهى از بندگان خاص خدا به هیچ قیمتى در منطقه نفوذ و حوزه وسوسه او قرار نمىگیرند، لذا ناچار آنها را استثنا کرد.
همانهایکه در راه معرفت و بندگى تو از روى اخلاص و صدق و صفا گام بر مىدارند، تو نیز آنها را پذیرا شدهاى، خالصشان کردهاى، و در حوزه حفاظت خود قرار دادهاى.
سؤال: چرا خداوند درخواست شیطان را در باره ادامه حیاتش پذیرفت، و چرا فورا نابودش نکرد؟! پاسخ این است که عالم دنیا میدان آزمایش و امتحان است- آزمایشى که وسیله پرورش و تکامل انسانهاست- و مىدانیم آزمایش جز در برابر دشمنان سرسخت و طوفانها و بحرانها امکان پذیر نیست.
البته اگر شیطان هم نبود هواى نفس و وسوسههاى نفسانى انسان را در بوته آزمایش قرار مىداد، اما با وجود شیطان این تنور آزمایش داغتر شد، چرا که شیطان عاملى است از برون و هواى نفس عاملى است از درون.
پیامد های این مناظره
1- انسان تنها موجودى است که خداوند قبل از خلقت، آفریدن او را به فرشتگان اعلام کرد.
2- منشأ وجودى انسان، آب و خاک است ، و روح پس از جسم آفریده شده است.
3- فرشتگان به خاطر نفخهى الهى، به آدم سجده کردند ولى برخى انسانها حتّى به خاطر ذات حقّ براى خدا سجده نمىکنند.
4- تکبّر، مانع تعبّد و تسلیم است.
5- عبادت دسته جمعى با شکوهتر است. همهى فرشتگان سجده کردند، آن هم دسته جمعى. در میان خوبان بودن مهم نیست، از خوبان بودن مهم است.
درپایان فقط بندگان مخلص خدا هستند که شیطان تسلطی برآنها ندارد التماس دعا.